
سلام
بامداد شنبه ۱۰ امرداد سال ۱۳۸۸ و ۱ آگوست ۲۰۰۹ میلادی
روز گذشته تقریباً تمام وقت من و خیلی بچههای دیگهای هم که کار میکردیم، به مرور تمام فیلمهایی که رسیده [و] هنوز هم ادامه داره، از واقعهٔ بزرگ روز پنجشنبه گذشت و گزارشهایی که برای ما فرستاده بودید.
من ابتدا این نکته رو بگم، مقالهٔ خیلی خوبی آقای دکتر رامین احمدی داره تحت عنوان «کارزار مبارزات بیخشونت» که اون تو، ایشون توضیح داده که چگونه میتونید گزارش تهیه کنید و از یک آکسیون مبارزاتی که بوده، چه نکاتی رو خوبه ببینید و گزارش بدید. من سعی میکنم لینک این مقاله رو هم روی سایت خودمون بگذارم(*)، از طریق googlegroup هم بفرستم براتون؛ ولی خودتون هم میتونید زیر اسم ایشون، مثلاً از توی گویا نیوز gooya.com پیداش بکنید. به هر حال این گزارشها خیلی هم مهمه، گزارشهایی که هر کس از هر شهری داره؛
وقتی ما همهٔ اینها رو گذاشتیم کنار همدیگه در سطح کشور، تازه پی بردیم به عظمت اتفاقی که روز پنجشنبه در سراسر ایران افتاد. خیلی شهرها از قلم افتاد؛ مثلاً فرض کنید الان توی ذهن من ارومیه هستش که تازه گزارشهاش رسیده و تظاهراتیست که در اونجا بوده و در تهران به قول روزنامهٔ «واشنگتن پست» که نوشته بود دیروز بیش از سه ساعت، تمام شهر در کنترل مردم بود و وقتی مردم تازه رفتند خونههاشون، پلیس دوباره کنترل شهر رو به دست گرفت. حرکت بزرگی که حالا که میگذاریمش کنار هم نگاهش میکنیم، چندین نکتهست که من فکر میکنم خوبه با همدیگه مرور کنیم. نکات خیلی زیاد و ریز و درشت داره، ولی باید همه رو نگاه کنیم.
نکتهٔ اول این است که نشون داده میشه در هر جایی، وقتی تظاهرات میخواد شکل بگیره، اون هستهٔ تظاهرات خیلی مهمه؛ اون هستهٔ اولی که ممکنه بیست نفر، چهل نفر باشند، در محلی که اعلام شده و کاری رو شروع میکنند، بلافاصله دورشون مردم دیگه میان جمع میشند و اضافه میشند. به همین دلیل هم نیروهای سرکوبگر سعی میکنند هستههای اولیه شکل نگیره، سرکوب میکنند.
نکتهٔ دیگه این است که ما ایرانیها که معروفیم که خیلی وقتشناس نیستیم، دیر میاییم و خیلیها تعلل میکنیم در رفتن به این کارها، این یک مقداری باعث دردسره؛ برای اینکه اون هستههای بچههای فعالی که میان هستهٔ اولیه تظاهرات رو شکل بدند، مثلاً سر ساعت شش میان، اما بقیه یکی میخواد هفت بیاد، یکی میخواد هشت بیاد، اونهایی که اول اومدند حتی گاهی در خطر میافتند؛ گاهی نطفهٔ اون تظاهرات شکل نمیگیره، مثل سلولی که دورش به سرعت مردم جمع میشند. بنابراین یک مقداری هم وقتشناسی اینجا لازمه برای اینکه یک تظاهرات بزرگی شکل بگیره.
نکتهٔ دیگهای که دیده میشه در مجموع اینها و گزارشهایی که رسیده، این است که خیلی جاها بچهها کمیتههای محلی و منطقهای تشکیل دادند که بسیار کار واجب و درستیست. من بعداً به این بیشتر خواهم پرداخت و این کمیتهها همدیگر رو میشناسند، بهخصوص وقتی بچهمحلند یا بچههای همدانشگاهیند یا هممدرسهایند که سابقه دارند با هم، خیلی راندمانشون بالاتر میره و امکان نفوذی توشون کمتر میشه. بعد گاهی یک حلقه دارند به هستهٔ دیگهای که در محل دیگهست یا در دانشکدهٔ دیگهست یا در بخش دیگهٔ دانشکدهشونه و چون اون دوتا آدم در دوتا کمیته، در دو تا حلقه، همدیگر رو میشناسند، هر دو حلقه میتونند به هم اعتماد کنند؛ اینطوری امکان نفوذِ نفوذیهای هم کم میشه.
همینجا این سؤالی رو که قبلاً وعده کرده بودم و روش ما کار هم کردیم، سعی کردیم تجربهٔ کشورهای دیگه، بهخصوص در انقلاب رُز در اوکراین اتفاق افتاده بود که روسها میاومدند آدم وارد گروه میکردند، شناسایی کنند، بگیرند؛ رفتیم سعی کردیم همه رو مطالعه کنیم، ببینیم چه راهحلهایی داشتند. بهترین راهحل همینیست که بچهها در ایران هم دارند میکنند؛ دستههای کوچک ده نفره، بیست نفره که همدیگر رو بشناسند، اون دسته به هم اعتماد داشته باشه، حداکثر یک آدمِ شناس در دستهٔ دیگه داشته باشند که اونوقت هر دو دسته به هم اعتماد میکنند و اگر نفوذی واردشون بشه، هم به سرعت میشناسند، هم میتونند از اطرافش پراکنده شند؛ هم برعکس، کاری که مثلاً در اوکراین میکردند این بود که باهاش عکس میگرفتند، اون آدم نفوذی رو وادار میکردند شعارهای تند بده و به این ترتیب اون رو در یک جریانی قرار میدادند که هم شناسایی میشد، هم حرفهایی زده بود که ازش عکس و فیلم و اینها داشتند. به هر حال هر دو کار رو هم میشه کرد؛ اگر گروه همدیگر رو بشناسه و نفوذی رو بتونه اونوقت به این ترتیب تشخیص بده. ولی نکتهٔ به هرحال این هستههایی که روز پنجشنبه دیده شدکه شکل گرفته بود، از روی گزارشها هم ما در آوردیم، بسیار مؤثر واقع شده در اینکه در اقصی نقاط تهران و شهرهایی مثل اصفهان یا شیراز یا جاهای دیگه تظاهرات راه بیفته و شکل بگیره.
نکتهٔ ریز دیگهای که دیده میشد این بود که پلیس خیلی جاها تصمیمش بر این بوده که بزنه و چون میدونید حتی کشتن ممکنه گاهی تأثیر زدن رو نداشته باشه؛ برای اینکه زدن، تحقیرآمیزه شما رو ممکنه ناامید کنه، برنجونه، بترسونه؛ در حالی که ممکنه اگر تیری بخوره، کسی کشته شه، بقیهٔ مردم تشجیع بشند و شدیدتر مبارزه کنند. بنابراین کاملاً دیده میشد که هدفشون زدن و کتک زدن و متفرق کردنه و متأسفانه از مجموع گزارشها دیده میشه که اینها خیلی اصرار دارند توی سر بچهها بزنند؛ یا ناشیند و نمیدونند یا دستور سازمانیشونه توی سر بزنند که اونوقت خدای نکرده خسارتهای بزرگ داره؛ ممکنه که خونریزیهای مغزی بده و آسیب بزنه. بنابراین اگر نزدیک شدید و پلیسی میخواست بزنه، چارهای نداشتید، حتماً و حتماً از سرتون محافظت کنید. ولو به قیمت شکستن دستتون تموم بشه، سعی کنید از سرتون محافظت کنید و اون دستورالعمل عمومی رو هم یادتون نره؛ به محض اینکه یکی از جمع جدا افتاد، بقیه باید بیان به کمکش، با پلیس همین که حرف بزنند، صحبت کنند، دورش رو بگیرند، مشغولش کنند، اون یک نفر میتونه از دست پلیس نجات پیدا کنه و حتیالمقدور از دسته نباید کسی جدا بیفته. ولی به هر حال نکتهای که باز دیده میشد، اینه که از سرتون محافظت کنید؛ برای اینکه ظاهراً به نظر میرسه این آقایون دستورشونه عرض کردم یا ناشیگریشونه، سعی میکنند توی سر بزنند.
نکتهٔ دیگه این است که این تاکتیک مبارزات ایرانی، که عرض کردم معروف شده به مبارزات به سبک ایرانی، روز پنجشنبه در شهر تهران دیده شد که بسیار بسیار خوب کار کرد. یعنی این که مردم اومدند توی خیابون، اولاً از خونه اومدند بیرون بهخصوص بعد از تاریکی هوا؛ الان از محلههای مختلف تهران که گزارشها رسیده، من واقعاً وقتی همه رو میگذارم کنار هم، فیلمهایی که از نقاط مختلف رسیده میگذارم کنار هم، میبینم که حرفی رو که دیروز زدیم اغراق نیست اگر بگیم در تهران بالای میلیون نفر اومدند و در تمام سطح شهر پراکنده بودند. این تاکتیک که ماشینها هم اومدند، خیلی مردم با آوردن ماشینشون کمک کردند، بوق زدند، V نشون دادند، ترافیک رو بند آوردند؛ جابجایی نیروهای سرکوبگر فوقالعاده دشوار بوده و غیر از اون، چون پراکنده شد کمیتههای بچههای فعالین در سطح شهر، اصلاً معلوم شد که امکان سرکوب ندارند. ضمن اینکه گزارشهایی که از شهرستانها داریم، مثلاً از اصفهان، نشون میده که نیروهای تعلیمدیدهٔ ورزیده همه تهرانند، اون حرفی که قبلاً هم میزدیم. بنابراین شهرستانها وقتی حرکت بکنند، اونها آزادی عمل بیشتر دارند یا فشار از روی دوش تهران کم میشه. من بنابراین نکتهام این است که این فعالیت ما در سطح شهر تهران، نشون داد که تاکتیک تظاهرات به سبک ایرانی خیلی خیلی خوب کار میکنه؛.
عرضم رو همنیجا تموم بکنم. این حرف رو ادامهش رو در نوار بعدی بگم. برای اینکه مهمه و نمیتونیم برای فردا بگذاریمش؛ چون ده دقیقه سقفمون هست، همینجا تموم میکنم، بلافاصله نوار بعدی رو ضبط میکنیم. شاد و موفق و پیروز باشید. [انگشتانشون رو به شکل V گرفتند]
http://news.gooya.com/politics/archives/2009/07/090554print.php
بازهم همون بامداد شنبه ۱۰ امرداد ۱۳۸۸ و ۱ آگوست ۲۰۰۹ میلادی
من عذرخواهی بکنم از دوستانی که این صحبتها رو پیاده میکنند که امروز داره در دو قسمت میشه و کار اونها زیاد میشه؛ ولی بارمون با یک ده دقیقه بار نشد و ناچاریم که این دومی رو هم صحبت کنیم. قبل از اینکه بقیهٔ بحث تظاهرات رو انجام بدم، این رو بگم که خیلی سؤالات اومده که در این هفتهای که در پیشه، اگر دیگه کودتاچیها نترسند و برنامه رو عوض نکنند، دوشنبه تنفیذ حکم آقای احمدینژاده، چهارشنبه تحلیفه، یعنی سوگند خوردن در مجلس و جمعه هم نیمهٔ شعبانه که جشن و چراغونیه و شَبِش هم طبیعتاً مردم توی خیابونها هستند. بنابراین برای این سه تا نکته چه برنامهای داشته باشیم، امروز انشاءالله نهایی میشه و من در برنامهٔ فردا خدمتتون عرض خواهم کرد. سعی هم میکنم بلکه خودم رو به یکی از برنامههای صدای آمریکا هم برسونم، شاید بتونم از اونجا هم بهتر خدمتتون صحبت بکنم. مجموعهٔ پیشنهاداتی که اومده داره بررسی میشه و انشاءالله نهایی خواهد شد.
اما نکتهٔ دیگه این است که من قول داده بودم که اون ارزیابی سی روزه که باید الان اسمش رو بگذارم ارزیابی چهل روزه از این جنبش رو، مجموع کارهایی که تا الان کردیم، قرار بوده بکنیم تاکتیکهای ما، تاکتیکهای حکومت و کارها و پیشنهاداتی که از این به بعد داریم رو، همه رو یکجا بیارم در دو یا سه برنامهٔ جداگانه بدم؛ متأسفانه به دلیل این کارهای روزمره و کارهایی که داشتیم، عقب افتاده؛ امیدوارم در چند روز آینده نهاییش کنم و اون رو هم بتونم خدمتتون بدم.
این رو میگم برای اینکه بعضیها هم سؤال کردند که خوب، حالا ما این هفته هم کارهامون رو کردیم، اومدیم احمدینژاد تحلیفش هم انجام شد و اومد گفت من رئیسجمهورم، بعدش چیکار کنیم؟ بعدش خیلی کارها داریم بکنیم؛ همین الان هم آقای احمدینژاد مدعیه که رئیسجمهوره و مهم این است که اولاً ما او رو به رسمیت نمیشناسیم و تا پایین کشیدن کودتاچیها از پا نمینشینیم و حق ملت رو پس میگیریم، رأی مردم رو پس میگیریم و میریم کودتاچیها رو هم محاکمه میکنیم؛ اما برای اینکه به اون برسیم باید که یک سری فعالیتهایی بکنیم که لیست کاملش رو من سعی میکنم در بیارم و خیلی کارهای دیگه هم باید بکنیم، تا انشاءالله بتونیم که به پیروزی برسیم.
برگردیم به تظاهرات؛ حرف این بود که روز پنجشنبه عظمت و بزرگی ئی که در سطح کشور اتفاق افتاد، بسیار بالا بود. بگذریم از حرفهای خنک و بیمزهٔ امثال کیهان و تلویزیون ایران و نمیدونم اینهایی که «چندصد نفر، چند هزار نفر بودند!» آبروی خودشون رو میبرند؛ وگرنه در یک محلهٔ تهران، فرض کنید فقط یوسفآباد فیلمهاش که اومده، مجموع جمعیتی که در اقصی نقاط هستند و بچهها هر کاری دلشون خواسته کردند، به مراتب بیشتر از چند هزار نفره؛ یا فقط توی خیابون مطهری در تهران، جمعیتِ چند هزار نفری هست و اقصی نقاط تهران؛ و واقعاً اون یک میلیون نفر با مجموع مردمی که اومدند توی خیابون، «به دَمی یا دِرمی یا قدمی یا قلمی» هر کس به اندازهٔ توانش کمک کرد به حرکت روز پنجشنبه، واقعاً اغراق نیست اگر بگیم چند میلیون نفر در سطح کشور کمک کردند و این حادثهٔ بزرگ اتفاق افتاد.
این تاکتیک بسیار مؤثر بود که هم از شببودن استفاده شد هم کمک کردند مردم با ماشینها، خیابونها بند اومد، ترافیک سنگینی شد، سرکوبگرها نتونستند جابجا شند. هم اینکه این پراکندگی، هر کس در محلهای که حتی شاید بهتر میشناخت خیلیها بودند تونست که اینطور خوب کار بکنه. بنابراین ما این تاکتیک رو، تظاهرات به سبک ایرانی رو [که] برامون کار کرده، در فعالیتهای بعدی هم نباید از دست بدیم.
نکتهٔ مهم این است که این کمیتههایی که شکل گرفته و در این تظاهرات هم فعالین خیلی خوب خودشون رو حفظ کردند، اگرچه مجموع گزارشها نشون میده شاید تا هفتاد هشتاد نفر در تمام سطح کشور، ما دستگیری داشتیم؛ ولی خوشبختانه از فعالین و دستاندرکاران کمتر گزارش رسیده که دستگیری داشتیم؛ داریم یک گزارشهایی ولی در مقابل چند میلیون آدمی که کار کردند خیلی خوب بوده و خوشبختانه تا اینجا من گزارشی رو نگرفتم که کسی کشته شده باشه و خیلی خوب تونستیم حفاظت بکنیم از خودمون.
این نکته که تا الان هروقت اومدیم عمودی ارتباط گرفتیم، اومدیم توی خیابون و با حکومت حرف زدیم؛ ارتباطات افقی خیلی مهمه، یکی از سه روش گسترش جنبش ما مسئلهٔ گسترده کردنش در اقشار مختلف، در گروههای مختلف و این فعالین ارتباط داشتنشون با همه، فعالینی که الان خیلی زیاد داریم. من نگاه میکردم، میدیدم جنبش در صربستان علیه میلوسویچ، اون سازمان دانشجویی آتپور روز اول فقط یازده نفر بودند؛ ولی وقتی خوب حرکت کردند، به فاصلهٔ کوتاهی یک ملت باهاشون حرکت کرد و اون دیکتاتور رو کشیدن پایین. الان ما شاید فقط یازده هزار گروه مختلف داشته باشیم در سطح تهران و شهرهای مختلف که اگر خوب حرکت بکنیم، نیروی خیلی بزرگیه. ما جاهایی که در سطح شهر الان ارتباطات افقی لازمه، اون روشی که در نوار قبلی صحبت کردیم، گروههای ده بیست نفره که خوب همدیگر رو بشناسند، وقتی در یک جای شهر تنها میشند، نیروی سرکوبگر نیست، نفوذی نیست، وقتِ خیلی خوبیست که باهمدیگه ارتباط بگیرند، هم رو بشناسند، ارتباطات افقی برقرار شه. سلسله اعصاب هر جنبشی ارتباطاته! ارتباطات اگر خوب برقرار بشه، سرعت میده به جنبش. البته جایی هم هست که سرکوبگرها از همون جا هم به هر جنبشی صدمه میزنند. بنابراین حفاظت از ارتباطات هم خیلی واجبه.
من دیدم بیشترین وسیلهای که استفاده میشه، تلفنهای ایرانسله که با یک کپی شناسنامه میشه خرید و کار کرد. این وسیلهٔ خوبیست؛ ولی موبایل مشکلات خودش رو داره، هزینهش هم بالاست. اگر جاهایی به اینترنت دسترسی هست، امکان برقراری تماس اینترنتی هست، سایت skype (اسکایپ) فوقالعاده امنه؛ در ایران ممکنه فیلتر باشه، میتونید با فیلترشکن بهش برید و دانلودش بکنید. پروتکل امنیتی که این سایت داره بالاست، بهخصوص برای Audio (صدا) و حرف زدن از همهٔ زمینههای دیگرش هم امنتره؛ تقریباً نزدیک به صفره امکان [اینکه] کسی بشکوندش. بنابراین میتونید skype رو دانلود کنید و از طریق اینترنت، حداقل فعالین، هر یک آدم مسئولی با آدم مسئول جای دیگه، در شهرستان دیگری یا در همون تهران ارتباط بگیرند، راحت با هم حرف بزنند. همینطور هم هست Gmail (جیمِیل)، ایمیلی که در Google (گوگِل) شما میسازید؛ Yahoo (یاهو) خیلی امن نیست، شکوندن یاهو سخت نیست؛ ولی Gmail هم فوقالعاده امنه، بهخصوص اگر اون Security Feature (ویژگی امنیتیش) رو فعال کنید. باید به قسمت Settings برید، از اونجا که کلیک بکنید قسمت General و از اونجا اونوقت میایید اون Always use https رو باید فعال بکنید. الان به طور معمول ایمیل شما [آدرسش] http هست؛ ولی وقتی از این مسیر برید، https که اون Sش Security و امنیته فعال بکنید، این ایمیل هم فوقالعاده امنه. برای احتیاط بیشتر میتونید یا یک اسمی باشه که اون دوستِ شما هم میدونه، اسم خودتون نباشه؛ همینطور هم توی skype، [یک] ID (شناسه) داشته باشید که اسم خودتون نباشه، ولی دوستتون میدونه؛ این هم وسیلهایست که سرعت ارتباط شما رو با هم بالا میبره، تاکتیکپذیریِ مجموعهٔ جنبش رو افزایش میده. من خواهشم این است که کار بکنید روش؛ هر سؤالی دارید بپرسید، دوباره براتون مطرح بکنیم. چون ما این ارتباطات رو برای بخشهای بعدی جنبش احتیاج داریم و فعالیتهایی که در پیشه.
من عرضم رو همینجا با دوتا خبر تموم بکنم: یکی تأثیر همین حرکت پنجشنبه که به همهٔ دنیا سرایت کرد، به طور قطع دوتا خبریست که به نظر من کاملاً متأثر از این بوده. یکی اینکه دیروز در سنای امریکا تحریم بنزین برای ایران تصویب شد؛ حالا جزئیاتش رو در خبرها خواهند گفت. یکی هم اینکه یکی از اون شرکتهایی که ما در ایران تحریمش کردیم و مؤثر بوده، به دست و پا افتاده؛ اومده تماس گرفته که من چیکار بکنم که دست از سرم بردارید و از تحریم ملت ایران بیام بیرون!؟ حالا جزئیاتش رو بعداً خدمتتون عرض میکنم.
عرضم رو همینجا تموم بکنم، تا فردا شاد و پیروز و موفق باشید. [انگشتانشون رو به شکل V گرفتند]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر