۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۷, شنبه

برداشت آزاد از مذهب

يک فيلسوف تابحال هرگز يک روحاني را نکشته است ,در حاليکه روحانيون فلاسفه زيادي را کشته اند….
“دنيس ديروت”

وقتي که مردم بيشتر آگاه مي شوند ,کمتر به روحاني و بيشتر به معلم توجه مي کنند.
“رابرت گرين اينگر سول”

دين بهترين وسيله براي ساکت نگه داشتن عوام است.
“ناپلئون بناپارت”

وقتي مروجين مذهبي به سرزمين ما آمدند ,در دست شان کتاب مقدس داشتند و ما در دست زمين هايمان را داشتيم.پنجاه سال بعد , ما در دست کتاب هاي مقدس داشتيم و آنها در دست زمين هايما را داشتند.
” جومو کيانتا”

روحانى نسبت به برهنگى و رابطه طبيعى دو جنس حساسيت دارد ,اما از کنار فقر و فلاکت مى گذرد.
“سوزان ارتس”

قسمت هايى از انجيل را که من نمى فهمم ناراحتم نمى کنند ,قسمت هايى از آن را که مى فهمم معذبم مى کنند.
“مارک تواين”

به من بگو قبل از تولد کجا بوده اي تا به تو بگويم پس از مرگ کجا خواهي رفت.
“نيچه”

مذهب مردم را متقاعد كرده كه : مردی نامرئي در آسمانها زندگي مي كند كه تمام رفتارهاي تو را زير نظر دارد , لحظه به لحظه آن را.و اين مرد نامرئي ليستي دارد از تمام كارهايي كه تو نبايد آنها را انجام دهي ,و اگر يكي از اين كارها را انجام دهي ,او تو را به جايي مي فرستد كه پر از آتش و دود و سوختنو شكنجه شدن و ناراحتي است و بايد تا ابد در آنجا زندگي كني ,رنج بكشي , بسوزي و فرياد و ناله كني ولي او تو را دوست دارد… !
” جورج كارلين”

يكي از بزرگترين تراژدي هاي بشريت اين است كه اخلاقيات بوسيله دين دزديده شده است.
” آرتور سي كلارك”

آنجا كه علم پايان مي يابد , مذهب آغاز ميگردد .
” بنجامين ديزرائيلي”

دين ,افساري است که به گردن تان مي اندازند ,تا خوب سواري دهيد ,و هرگز پياده نمي شوند ,باشد که رستگار شويد…
“کائوچيو”

اولين روحاني جهان ، اولین شيادی بود که به اولین ابله رسيد.
“ولتر

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۵, پنجشنبه

اگر همه خدایان یکی هستند پس چرا اینهمه دعوا و کشمکش



کسانی که جوینده-ی "آزادی" هستند، باید بتوانند دستکم، آزاد، بی پرده، شفاف و جدا از هر عقیده-ای راه رسیدن به این پدیده را از خرد خود بپرسند و پرای یافتن پاسخ آن آگاهانه اندیشه کنند

مولوی با خوشباوری همزیستی را به مردمان پند می‌دهد. همین پندها هستند که در این زمان بندهای دست و پا گیر مردمان شده-اند. زیرا چنین خوشباورانی نمی‌دیده-اند که حکم "امر به معروف و نهی از منکر" همزیستی را، در میان مسلمانان و دگراندیشان، ناممکن می‌سازد

برای نمونه
از نظرگاه است ای مغز وجود------- اختلاف مو ء من و گبر و یهود (مولوی) 

(مو ء من = مسلمان، گبر = زرتشتی) 

۱۳۹۰ فروردین ۳۱, چهارشنبه

بیایید کار فرهنگی کنیم



ما آنقدر ثروتمند نیستیم که کار سیاسی کنیم ، آنقدر احمق نیستیم که دنبال روی کنیم ،آنقدر به ارزش نیستیم که مهر‌های پیسده باشیم ، نمیتوانیم شهید باشیم ، نمیتوانیم از حقوق حیاتی خود چش پیش کنیم ،  وانقدر با شور هستیم که میتونیم کار فرهنگی‌ کنیم 

بیایید کار فرهنگی‌ کنیم .

-nazar bedahid lotfan

جستجوی این وبلاگ